فارسی چهارم -

درس سیزدهم فارسی چهارم

نوو نو.

فارسی چهارم. درس سیزدهم فارسی چهارم

قصه اتفاقی که در درس امید افتاده را به صورت خلاصه بنویسید زود جواب بدید لطفا از گوگل نباشد معرکه تاج میدم

جواب ها

جواب معرکه

پویان مقیمی

فارسی چهارم

بیت اول: 🌱شنیده ام که روزی یک باز پیر ، جوجه کبوتری را دنبال کرد. بیت دوم: 🌱کبوتر از ترس از دست دادن جانش ، پرواز کرد و به هر سو هجوم می برد و باز با سرعت به دنبالش می رفت. بیت سوم: 🌱پرواز کنان در دشت و کوه و صحرا می رفت تا شاید از چنگ باز خلاص شود. بیت چهارم: 🌱در حالی که مرگ را جلوی چشمش می دید و از زندگی اش ناامید شده بود ، درختی را درنظر گرفت و بر آن نشست. بیت پنجم: 🌱آن کبوتر بیچاره به پایین نگاه کرد و دید صیادی کمان به دست با تیری در کمان برای شکار او آن جاست. بیت ششم : 🌱صیاد پایین پای اوست و باز بالای سر او ، نه نشستن درست است و نه پرواز کردن. بیت هفتم: 🌱کاملا ناامید شد و در همان لحظه فقط به خدا دل بست و به او توکل کرد. بیت هشتم: 🌱چون کبوتر امیدش به خدا بود و به او توکل کرده بود ، خداوند زنده ی عادل ، او را از مرگ نجات داد. بیت نهم: 🌱ماری شست پای صیاد را نیش زد و ناگهان تیر او به باز خورد و او را انداخت. بیت دهم: 🌱صیاد و باز هر دو بر زمین افتادند و کبوتر شاد و خوشحال و خندان پرواز کرد.  بعد سالها ترجمه کردن شد این تاج ندی مدیونی🦭⬜

سوالات مشابه

نوو نو.

درس سیزدهم فارسی چهارم

چه نتیجه ای از درس لطف حق گرفتید دریک بند بنویسد زود جواب بدید تاج و معرکه ... میدم